سوکوکو ۲ پارت ۴

ویو اژانس :

همه چیز عادی بود رانپو هم یه شکلات توی دهنش بود و پرونده هارو بررسی میکرد در حالی که تلویزیون در حال پخش بود
ـ طبق گزارش اخیر حدود ۵۰نفر در ساعات شب ناپدید شدند هنوز هیچ مدرکی برای فهمیدن افراد ناپدید شده و ادم ربا پیدا نشده....
رانپو : حدود ۵۰ نفر ؟ اونم دیشب ؟
کونکیدا : عجیبه
رانپو : هوم یه پرونده جدید !
فوکوزاگاوا : اروم بگیر رانپو این یه مسئله جدیه باید بهش رسیدگی کنیم
رانپو : باشه متوجه شدم

فلش بک ویو چویا :

جلوی صندلی نشستم جرئت نداشتم توی چشمای موری زل بزنم میدونستم میخواد چی بگه
موری : خب چویا کون
چویا : بله رئیس ...
موری : میدونی داری چیکار میکنی ؟
چویا : من...خب...
موری دستاش روی میز ضرب میگیره و با نگاهی جدی حرفمو قطع میکنه
موری : خودتو جم و جور کن چویا...اینجا مافیای بندره نه جای احساسات ...میدونم سخته ولی نمیتونی همین باشی
چویا : من....
موری : من رئیس مافیای بندرم ولی به احساسات اعضای سازمانم احترام میزارم....دیگه اینطور ادامه نده داری باعث ازردگی و ضرر مافیا میشی تو میدیر اجرایی مافیای بندری ناکاهارا چویا
چویا : بله متوجه ام رئیس ....
موری : امروز استراحت کن فردا یه ماموریت داری...انتظار دارم خوب عمل کنی...
چویا : سعی خودمو میکنم
موری : مرخصی

فلش بک

+ قراره که همشونو نابود کنیم هوم این دفعه شکست نمیخوریم
ـ رئیس چی توی سرتونه ؟
+ یه نقشه خیلی خوب ، وقت آشوبه...


ادامه دارد....


اگر گفتید کی قراره گند کاری کنه ؟ 😂رسما خودتون میدونید